اشك مي‌بارم و مي‌كارم از آن  دست دعا

شايد اين شاخة بي‌برگ، به باري برسد

مگذاريد كه از دست رود دامن دوست

  بگذاريد دلم را كه به كاري برسد

اي دل منتظر و خسته! كنارم بنشين

منتظر باش كه از راه سواري برسد

ناصر فیض