با خبر از یار

احمد بن اسحاق در حجره ی مولایش امام حسن عسکری(ع) نشسته بود که نگاهش به قلم و دواتی افتاد که امام(ع) در نگارش از آنها استفاده می کردند. با دیدن قلم و دوات، او با خودش گفت که چقدر خوب می شد که من هم، نمونه ای از خط مولایم را داشته باشم.

همان لحظه، برای بیان خواسته اش رو به امام حسن عسکری(ع) کرد و در حالی که نگاهش را به زمین دوخته بود، گفت: آقا جان، می شود من نمونه ای از دستخط شما را داشته باشم؟

امام(ع) تقاضایش را پذیرفتند و فرمودند: اى احمد! خطّ، از هر كسى كه باشد متفاوت خواهد بود، چون قلم يكسان نيست و ريز و درشت دارد، سپس حضرت قلم و دوات را برداشتند و  مشغول نوشتن شدند. احمد دیگر پلک هم نمی زد، تمام حواسش را داده بود به نوشته ی امام(ع).

امام حسن عسکری(ع) وقتى که مى خواستند قلم را از دوات خارج كنند سر قلم را به لبه دوات مى كشيدند تا جوهر اضافى پاك شود و خطّ تميز و زيبا شود.
اما دل احمد به داشتن دستخط راضی نشد و با خودش گفت: اى كاش امام(ع) اين قلم را به عنوان يادبود و هديه، به من می دادند.
امام حسن عسکری(ع) نوشتن را تمام کردند و در حالی که مشغول صحبت با احمد بودند با دستمالی، قلم را پاک کردند و فرمودند: بيا احمد، اين قلم را بگير.

آقا مثل همیشه از دل یارش باخبر بود...

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/asgari/kamel/20.jpg

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

دوباره پای غزل سویتان دوان شده است

حروف واژه عشقم ترانه خوان شده است

 

ردیف و قافیه هایم فقط به ذوق شماست

که اینچنین همه همرنگ آسمان شده است

 

زبان رو به سوی قبله مانده طبعم

به جان رسیده و انگار پرتوان شده است

 

فضای آبی شعرم نثار مقدمتان

بهار هم به قدوم شما جوان شده است

 

نَمی ز بارش حُسن شما و آل شما

کتاب شعر و غزلهای شاعران شده است

 

فضای شعر، پر از لطف بی کرانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

 

چه منتی به سر خلقت خدا داری

اگر به چشم زمین پای خویش بگذاری

 

سحاب رحمتی و پای آسمان خدا

کنار می کشد آن ساعتی که می باری

 

فرشتگان همه مبهوت جلوه رویت

چه دلربایی... عجب دلبری... چه دلداری...

 

تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را

به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری

 

پس از تو صبح مدینه دگر نخواهد دید

طلوع نسل خدا را زمان بیداری

 

لبان حضرت هادی پر از ترانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست

 

اگرچه عمر تو ایام کمتری دارد

ولی به عمر دو صد نوح برتری دارد

 

بهشت کوی تو! نه... نه... غباری از کویت

کجا به وعده جنت برابری دارد؟

 

کدام دلبری آن هم به نقد جان دادن

شبیه و مثل تو آنقدر مشتری دارد

 

دل مریض من آقا اگرچه ناخوش بود

ولی به لطف تو اوضاع بهتری دارد

 

گدای ریزه خور سفره تو سلطان است

چرا که بر سر خود تاج سروری دارد

 

نگاه ماست که دنبال آب و دانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست

 

خوشا به حال کسی که هواییت باشد

گدای روز وشب سامراییت باشد

 

شنید هرکه حدیث تو از پس پرده

همیشه مست کلام خداییت باشد

 

عبادت تو میان درندگان یعنی

جهان به سلطه فرمانرواییت باشد

 

کسی که در وطنش خانه رضا دارد

هلاک کنیه ابن الرضاییت باشد

 

خوشا به آنکه به یاد ضریح شش گوشت

مسافر حرم کربلاییت باشد

 

بیا مرا بطلب ، دل پر از بهانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست

 

شما که جود و کرم عادت و مرام شماست

گدا همیشه پر از شرم احترام شماست

 

شما که صاحب شیرین ترین اسمائید

همیشه روی لب ما طنین نام شماست

 

شما که هیچ زمان حج نرفته اید اما

هم آب زمزم و هم کعبه تشنه کام شماست

 

شماکه حجت حقید در برابر ما

به گفته خودتان فاطمه امام شماست

 

تو را به فاطمه آقا خودت دعایی کن

که استجابت، اجزایی از کلام شماست

 

دعا برای فرج نزد آستانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست

 

محمد بیابانی

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/asgari/kamel/19.jpg

سیدنا یا حسن العسکری

ای شرفت فوق ثنا گستری

داده خدایت به جهان برتری

شمس و قمر دور رخت مشتری

کرده ز خلق دو جهان دلبری

خاک کف پات سر سروری

سیدنا یا حسن العسکری

قدر، بود رشته ای از موی تو

بدر، بود آیتی از روی تو

خُلق عظیم نبوی خوی تو

مهدی موعود ثناگوی تو

مهر تو بر چرخ کند محوری

سیدنا یا حسن العسکری

نخل وجودت ثمر فاطمه

بحر عنایت گهر فاطمه

شمس ولایت قمر فاطمه

صد چو مسیح ای پسر فاطمه

از تو گرفته دم جان پروری

سیدنا یا حسن العسکری

یازدهم آینه ی سرمدی

نام، حسن خود بری از هر بدی

پیر خرد درس تو را مبتدی

نطق تو را موعظه ی احمدی

تیغ تو را معجزه ی حیدری

سیدنا یا حسن العسکری

بر سه محمد ثمری یا حسن

چار علی را پسری یا حسن

مصلح کل را پدری یا حسن

فوق ثنای بشری یا حسن

کرده خدا بر تو ثنا گستری

سیدنا یا حسن العسکری

جود ز تو لطف و عنایت ز توست

حکمت و توحید و ولایت ز توست

آنچه شنیدیم روایت ز توست

رهبری و علم و هدایت ز توست

بر تو برازنده بود رهبری

سیدنا یا حسن العسکری

نور هُدی یا حسن بن علی

بحر عطا یا حسن بن علی

روی خدا یا حسن بن علی

هست روا یا حسن بن علی

حُسن تو را لاف خدا منظری

سیدنا یا حسن العسکری

ای همه جا وصف تو نُقل دهن

مهر تو خوشتر بود از جان به تن

وای به من مدح تو و طبع من

کار نیاید ز بیان و سخن

گر چه کند لعل لبم گوهری

سیدنا یا حسن العسکری

راه خدا راه نبی راه توست

سرّ ازل در دل آگاه توست

عرش برین پایه ای از جاه توست

بنده ی شرمنده ی درگاه توست

حور بود یا که ملک یا پری

سیدنا یا حسن العسکری

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/asgari/kamel2/30.jpg

هوای سامره دارد دل هوایی من

عزیز فاطمه ای مهربان بی همتا!

دوباره سائلی آمد، درِ حرم بگشا

نشان خانه تان را ز هر که پرسیدم

- نشان سیدی از خانواده ی زهرا -

به گریه مردمِ عابر جواب می دادند

برو به کوچه ی رحمت، محله ی طاها

کسی به داد دل من نمی رسد جز تو

بگیر دست مرا خورده ام زمین آقا

اگر اجازه دهی داخل حرم بشوم

کنار سفره ی فضلت نشینم ای مولا

بزرگ زاده چه مهمان نواز و خون گرمی

گذاشتی دهنم زود لقمه ی خود را

مگر سرای تو دارالنعیم عشاق است؟

هزار لیلی و مجنون نشسته اند این جا

امام عسگری ای تکیه گاه امروزم

رها نمی کنمت تا قیامت فردا

دعا کنید که همسایه ی شما باشم

جوار چشمه ی تسنیم جنت الاعلی

اگر بهشت بیایم، بدان که بنشینم

به زیر سایه ی مهرت، نه سایه ی طوبی

هوای سامره دارد دل هوایی من

بده برات سفر -جان مادرت زهرا-

برای کرببلا خرجی سفر بدهید

به حق چادر خاکی زینب کبری

مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم

برای مهدی تان زیر گنبد خضرا

یگانه غایت خلقت وجود مادر توست

کجاست مرقد او؟ خاک بر سر دنیا

شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است

شبیه حال و هوای غروب عاشورا

شنیده ام که نباید ز مشک حرفی زد

به خاطر دل پر درد مادر سقا

وحید قاسمی

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/asgari/kamel/07.jpg

آقای پنج شنبه

از پنجشنبه های دل من عبور كن

یك روز جمعه چشم مرا غرق نور كن

آقای پنجشنبه؛ مرا هم نگاه كن

چشمان خیس و غم زده ام را مرور كن

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/asgari/kamel/04.jpg

خداوندا در پیشگاه تو عذر می طلبم

خداوندا در پیشگاه تو عذر می طلبم ، به خاطر مظلومی که در حضور من به او ستم رسیده و من یاریش ننمودم ، و برای احسانی که به من شده و سپاس گزاری نکردم و در مورد کسی که بدی کرده و از من عذر خواسته و عذرش را نپذیرفتم و مستمندی که از من خواهشی نموده و او را بر خود ترجیح ندادم و از حق مومنی حق دار که به عهده ام بوده و نپرداختم و از عیب مومنی که بر من آشکار گشته و آن را نپوشاندم و از هر گناهی که برایم پیش آمده و از آن دوری نجستم...

دعای 38 صحیفه ی مبارکه ی سجادیه


کهیعص

آخر به انتها نرسیدم که سالهاست

در ابتدای سوره ی مریم شکسته ام...

 برای مشاهده اندازه واقعی كهيعص کلیک کنید

یا لثارات الحسین ، ایوان طلا می بینمت...


میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت

میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت

عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود

میرسد روزی که با حال بکا می بینمت

میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و

در کنار خانه ی امن خدا می بینمت

من امید وصل دیدار تو را دادم به دل  

یوسف گمگشته ی خیرالنسا می بینمت

یابن طاها یابن یاسین یابن طور آقای من

شاه دین حبل المتین کهف الوری می بینمت

امپراطور زمین و آسمان بالانشین

در کنار سفره ی بیچاره ها می بینمت

در میان خلق و خوی آدمی شایسته ی

مهربانی های قلب مصطفی می بینمت

در تقاص  ضورت نیلی زهرای بتول

منتقم با ذوالفقار مرتضی می بینمت

تو کریم بن کریم بن کریم بن کریم

من غریب همچون امام مجتبی می بینمت

ای تک و تنهای عالم ای حسین عصر ما

وارث شاه مرمل بالدما می بینمت

سجده های ناب طولانی برایت ارثیه ست

من تو را سجاد بر سجاده ها می بینمت

آلبوم تصاویر حضرت مهدی(عج)

ادامه نوشته

کمکم کن به یادت باشم...

خدایا ! مرا در اوقات غفلت برای آنکه به یادت باشم بیدار کن و راهی هموار و آسان به سوی محبتت به رویم بگشای و بدین وسیله خیر دنیا و آخرت را برایم کامل فرمای.

صحیفه ی مبارکه ی سجادیه - دعای مکارم اخلاق

دنیا همگی غرقه ی طوفان حسین است

عالم همه دیوانه ی ایمان حسین است

دعوت شده بر سفره ی احسان حسین است

 

این رود خروشنده که بی همهمه جاریست

افکنده سرش از لبِ عطشان حسین است

 

تنها نه فقط عرش ٬ که صحرای قیامت

گمگشته ی ژرفای بیابان حسین است

 

گو نوح ِ پیمبر به جهان آید و بیند

دنیا همگی غرقه یِ طوفان حسین است

 

دنیا پی یوسف بُوَد اما به حقیقت

یوسف به تمنای دو چشمان حسین است

 

مهتاب که سهل است ٬ همین چهره ی خورشید

نقشی ز چراغانی ِ ایوان حسین است

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/185.jpg

آهسته آهسته

گل شد، بر آمد پیکرم، آهسته آهسته

انگار دارم می‌پرم آهسته آهسته

انگشترم، مهرم، پلاکم، چفیه‌ام، عطرم

پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته

آهسته آهسته سرم از خاک می‌روید

از خاک می‌روید سرم آهسته آهسته

جز نیمه‌ ای از من نمی‌یابید، روزی سوخت

در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته

امروز بعد از سال ها زاییده خواهد شد

ققنوس از خاکسترم آهسته آهسته

خوابیده‌ام بر شانه‌ها و می‌برندم … نه

تابوت را من می‌برم آهسته آهسته

آن پیرزن، این زن به چشمم آشنا هستند

دارم به جا می‌آورم آهسته آهسته

خواندم: پدر خالی است جایش این خبر می‌ریخت

از چشم‌های خواهرم آهسته آهسته

دیگر برای آستین بالا زدن دیر است

این را بگو با مادرم آهسته آهسته

به نقل از وبلاگ اشعار مذهبی

http://dl.aviny.com/Album/defa-moghadas/defa-moghadas/kamel/09.jpg

سلام بر ابراهیم...

سلام بر ابراهیم

خاطره ی کانال کمیل در سفر نوروز امسال از یادم نمی رود . چه خوب شد که با کاروانی به نام شما راهی شدم . چه سفر پر برکتی بود آن سفر ...

از آن به بعد شدید مشکل گشای خیلی ها...

خیلی ها خیرات آوردند و گفتند : نذر شهید هادی کردم ، حاجت گرفتم ...

امروز سی سال از پروازتان می گذرد . از آن روزی که یکه و تنها کانال کمیل را سربلند کردید .

آمده بودم فقط کانال کمیل را ببینم ... اما گویا هنوز انجا بودید ! وارد کانال که شدم ، روی خاک ها که زانو زدم و پنجه هایم را که در خاک پاک کانال کمیل فشردم  مطمئن شدم که این خاک زندگی خواهد بخشید ...

امشب شب غریبی است ... شاید برای آخرین بار برای مجروحان کانال کمیل روضه خواندید : سلام ما ،

سلام ما ، سلام ما به فاطمه ...

فردا کانال کمیل کربلا خواهد شد و علی اکبری دیگر پر خواهد کشید ...

شهد شیرین شهادت گوارایتان...


دلم کرب و بلا میخواهد...

از خدا آمده ام تا به خدا برگردم

پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم

می روم پشت سرم آب نریز ای مادر

وطن مادری آنجاست چرا برگردم

من به پابوسی آن سرور بی سر بروم

وای اگر از حرمش بی سروپا برگردم

کفن و چادر و انگشتر سوغاتم  نیست

بگذارید که با شرم وحیا برگردم

سر پروازبه سوی غم دیگردارم

می روم شام مگربااسرابرگردم

دل بیمار فقط ازتوشفامی خواهد

شب جمعه است دلم کرب و بلا میخواهد...

 مجید تال

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/76.jpg

من فنای تو می شوم ارباب

کار من گر فنا شدن باشد

من فنای تو می شوم ارباب

عاقبت در غروب عاشورا

من فدای تو می شوم ارباب

تو برای تمام دل ها  و

من برای تو می شوم ارباب

چون گدایی کوی تو شاهی است

من گدای تو می شوم ارباب

مثل سوز درون رگهایت

سوز نای تو می شوم ارباب

وقت هر روضه ی رقیه ببین

های های تو می شوم ارباب

شکر لله که از دعاهای

هر دعای تو می شوم ارباب

آخرش هم کبوتر جلدی

در هوای تو می شوم ارباب

  جعفر ابوالفتحی

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/117.jpg

وقتی عبای دوش خود را می‌تکانید

دلتنگ شب‌های توام آقا بدانید

اصلا شما بغض وجود آسمانید

صدها ستاره بر زمین پاشیده هر شب

وقتی عبای دوش خود را می‌تکانید

تکرار بعضی چیزها آنقدر بد نیست

مثل همین تَک جمله‌ی «پیشم بمانید»

رنگ مناجات ملائک را بگیرم

بر جانمازم تا که تربت می‌رسانید

آقا بفرمائید ما سنگی نداریم

از روی نیزه آیه‌ای قرآن بخوانید

از آب سقاخانۀ چشمم بنوشید

حالا که در شهر دل من میهمانید

علیرضا لک- با تشکر از وبلاگ اشعار مذهبی

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/90.jpg


زهرا شفاعتش که به هر کس نمیرسد

وقتی که ذات حق دم و شور و نوا گرفت

با ذکر یا حسین گل ادم جلا گرفت

 

وقتی خدا خودش می و میخانه افرید

این رمز مستی از پسر مرتضی گرفت

 

ان فطرس ملک چو که بی بال گشته بود

از خاک بستر و کف پایت شفا گرفت

 

سائل به خانه ات چو رسد شاه می رود

این هم نتیجه ای که گدای شما گرفت

 

هر دم مریض عشق تو هستیم یا حسین

با درد عشق توست که این دل صفا گرفت

 

اصلا ملاک ادمیت هم ز عشق توست

بیچاره انکه غیر شما مقتدا گرفت

 

مادر مرا بزاده برای غلامیت

زهراست در این راه که دست مرا گرفت

 

زهرا شفاعتش که به هر کس نمیرسد

جز انکه هیئتی شد و رنگ عزا گرفت

(چاوش اکبری)

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/190.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم

هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم

دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله نور

گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم

نامه ای را هُد هُد آورده ست آغازش تویی

از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم

سوره ی والیل من برخیز و والفجری بخوان

دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد قل عشق الله الصمد

راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم

گیسویت را باز کن انا فتحنایی بگو

دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم

ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن

مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم

میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می کند

هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

مهدی جهاندار

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/mahdi/kamel/123.jpg

دوست دارم...

نوای نینوا را دوست دارم

صدای آشنا را دوست دارم

اگر جام بلا از چشم یار است

من این جام بلا را دوست دارم

دعا یعنی تکلّم با خداوند

تکلّم با خدا را دوست دارم

اگر چه خارم و از خار کمتر

گل باغ وفا را دوست دارم

محبّت را عجب، حال و هوایی ست

من این حال و هوا را دوست دارم

نمی دانم کی ام آن قدر دانم

علیّ مرتضی را دوست دارم

خدا می داند، ای آل محمّد!

که من تنها شما را دوست دارم

چو ممزوج است با عطر حسینی

نسیم نینوا را دوست دارم

خدایا روز محشر باش شاهد

حسین و کربلا را دوست دارم

شود "میثم" که مولایت بگوید

که این بی دست و پا را دوست دارم؟

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/183.jpg

از زبان ضریح جدید ارباب

                                            شش گوشه ام پر است پر از اشتیاق تو

 پر می کشد دلم به هوای رواق تو

باور نکردنی است من و حائر شما

 دیگر نرفتنی است ز دل اشتیاق تو

در راه آمدن همه جا ناله بود و اشک

 با عاشقان چه ها که نکرده فراق تو

حس می کنم قدم به قدم عطر سیب را

 از لحظۀ ورود به خاک عراق تو

من را نه دست فرشچیان دست "او" کشید

 او هم گره زده هنرش را به داغ تو

حسین علاءالدینی

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/HOSSEIN/kamel/188.jpg

اسم اعظم

شكر خدا كه نام علي در اذان ماست

ما شيعه ايم و عشق علي هم از آن ماست


ذكر علي عبادت مختص شيعه است

اين اسم اعظم است كه ورد زبان ماست


با هر نفس علي شده ذكر لبم مدام

اين " ياعلي " هميشه رفيق لبان ماست


از " ياعلي " زبان و دهان خسته كي شود؟؟

اصلا زبان براي همين در دهان ماست


دنيا و آخرت بخدا نيست جز علي

بغض علي جهنم و حًبش جنان ماست


ما را گمان كنم ز علي آفريده اند

عشقش سرشته در گل ما ، بند جان ماست


ما شيعه زاده ايم ، خدا را هزار شكر

اين شيعه زادگي شرف خاندان ماست


ما عاشق علي شده ايم و بدون شك

اين هم ز پاكدامني مادران ماست


ما را چكار غير علي را؟؟ فقط علي

آري علي علي بخدا آب و نان ماست


پيرم كه سايه اش همه دم مستدام گفت:

عشق علي هميشه و هرجا نشان ماست

(محمد هاشم مصطفوي)



http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/ali/kamel/02.jpg

استغفار

هر جا غصّه دار شدی استغفار کن.

استغفار امان انسان است

به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای، اذیّتت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟

محزون که شدی استغفار کن....

چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را، استغفار غم ها را از بین می برد

همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند،

مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد؛

استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی.....

حاج اسماعیل دولابی

به نقل از وبلاگ فطرس

شهادتت مبارک ...

آمده بودم دیدنت ، نه... آمده بودم مهمانی ... آمده بودم برایت روضه ی وداع بخوانم . قرار بود تو هم پرنده بشوی . فقط یک سپیده تا پرواز فاصله داشتی و من آمدم تا روضه ی وداع بخوانم .

راستش را بخواهی باز هم در تاریخ گم شده بودم ... نهم بود یا نوزدهم ؟ و این دست نوشته ی خاله بود که به دادم رسید و فهمیدم مثل همیشه به موقع دعوتم کرده ای . 

باز هم هوا بارانی بود . درست مثل آن روزها . آن روزهایی که با چشم های اشکبار کودکیم بدرقه ات کرده بودم . آن روزها که برایم پر است از بوی گل های میخک باران خورده و عطر گلاب و صدای قران مجلسی عبد الباسط ...

 دلم برای قران خواندنت تنگ شده بود . چه خوب بود که صدایت را به همراه داشتم ...و تو برایم دوباره قران خواندی ... 

وقتی خرما به دیگران تعارف می کردم نگاه پر از غصه ی کودک معلول دیروز محله ی تان و مرد تنهای امروز محله ی تان را دیدم که پر از اشک بود و گفت : می دانم ، فردا سالگردش است ....می بینی ؟ او هنوز هم به یاد توست ... هنوز برایت شمع روشن می کند و هنوز در خلوت اتاقش تنها همدمش صدای قران خواندن توست .

چه شبی بود آن شب ...دلم برایت تنگ شده ... خیلی ...

کلاغ پر ... گنجیشک پر .... پرنده از قفس پر... تو فردا پرنده می شوی .... و لب هایم همین شعر را می خواند وقتی دستهایم شاخه گل میخک را بر مزارت پرپر می کرد .....کاش من هم پرنده شوم ....

ریسه های چراغ های رنگی به استقبال روز میلاد پیامبر می رفتند و باد پرچم پر افتخار کشورم را تکان می داد ...

و من به یاد آن روزها که با مداد رنگی و ماژیک هایم کشیدن کلمه ی الله وسط پرچم را یادم می دادی

برای بچه های کلاسم از رنگ های پرچم می گویم ... از سرخی خون شهیدان وطن و از کلمه ی الله وسط آن ...

شهادتت مبارک

شادی روح شهدا صلوات

عکسهای دیدنی از امام زاده علی اکبر (ع)

عکسهای دیدنی از امام زاده علی اکبر (ع)

عکسهای دیدنی از امام زاده علی اکبر (ع)

زمزمه

دارم به لب اين زمزمه بر مي گردد

آرامش قلب همه بر مي گردد

از راه خطا اگر که ما بر گرديم

اين جمعه گل فاطمه بر مي گردد

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/mahdi/kamel/12.jpg

چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟

چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟

دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟

 قصه عشق من و زلف تو، گفتن دارد

نرگس مست کجا، همدمی خار کجا؟

 سرِّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست

ورنه عشق تو کجا، این دل بیمار کجا؟

 هر که را تو بپسندی بشود خادم تو

خدمت عشق کجا، نوکر سربار کجا؟

کاش در نافله ات نام مرا هم ببری

که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/mahdi/kamel/209.jpg


آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

تو چه كردي كه همه در عجب از كار تواند

همه حيرانِ تو و كار علمدار تواند

جن و انس و ملك و حور گرفتار تواند

تو چه كردي كه به قلب همگان جا داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

**********

جدِّ تو احمد مختار قريشي نسب است

پدرت حيدر كرّار امير عرب است

مادرت فاطمه ايجاد جهان را سبب است

نسبي با شرف و مكنتِ والا داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

***********

انبيا ريزه خور خوان علي اصغر تو

يوسف انگشت به لب ماتِ‌ علي اكبر تو

صبر بي تاب شد از صبرِ تو خواهرِ تو

حسنِ يوسف،يدِ بيضا،دمِ عيسي داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

***********

دل كه در بزمِ عزاي تو نسوزد دل نيست

هركه از عشقِ تو ديوانه نشد عاقل نيست

نيست آدم هر كس كلبِ ابوفاضل نيست

هيبتِ شيرِ خدا عصمتِ زهرا داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

***********

گر دهي اذنِ حرم لطمه زنان خواهم رفت

پا برهنه به سر و سينه زنان خواهم رفت

زيرِ شمشيرِ غمت رقص كنان خواهم رفت

تو بزرگي،تو اميري،تو سر و سرداري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

***********

فاش مي گويم و از گفته ي خود دلشادم

بنده ي عشقم و از هر دو جهان آزادم

تا ابد كرب و بلايت نرود از يادم

زانكه صحن و حرم و گنبدِ زيبا داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

***********

بوسه از مرقد شش گوشِ تو چيدن دارد

صحنِ زيباي علمدارِ تو ديدن دارد

ناز كن ناز كه نازِ تو خريدن دارد

تو عزيز الله و محبوبِ دلِ داداري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

***********

نامت از روزِ ازل وردِ زبانهاست حسين

هركه شد نوكرِ تو سرور و آقاست حسين

مجلسِِِِ روضه ي تو جنَّتُ الاعلي است حسين

سلطنت تا به ابد بر همه دلها داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

والپیپر های مذهبی شهادت امام حسین (علیهم السلام)

از شرار غم تو سوختم اما شادم...

                                           نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد

عطر فردوس برين از سخنم مي‌آيد

زمزم اشک ز چشم تر من مي‌جوشد

نام شيرين تو چون بر دهنم مي‌آيد

اي مسيحا دم عالم ز نسيم مهرت

روح ايمان و يقين بر بدنم مي‌آيد

همچو جان سخت گرانقدر و عزيز است مرا

ز تو هر غم که به جان و به تنم مي‌آيد

دل نشسته است به سوگ و به عزايت شب و روز

ناله و گريه ز بيت‌الحزنم مي‌آيد

از شرار غم تو سوختم اما شادم

که به سويت خبر سوختنم مي‌آيد

گر پس ازمرگ ببويند مرا در دل خاک

نکهت مهر حسين از کفنم مي‌آيد

گرچه خارم چو «وفايي» ولي از لطف حسين

روز محشر خبر گل شدنم مي‌آيد

سید هاشم وفایی

به نقل از وبلاگ گنجینه ی اشعار

والپیپر های مذهبی شهادت امام حسین (علیهم السلام)

از مات سلام الله

ای غایب از این محضر از مات سلام الله

وی از همه حاضرتر از مات سلام الله

ای نور پسندیده وی سرمه هر دیده

احسنت زهی منظر از مات سلام الله

ای صورت روحانی وی رحمت ربانی

بر مؤمن و بر کافر از مات سلام الله

چون ماه تمام آیی و آن گاه ز بام آیی

ای ماه تو را چاکر از مات سلام الله

ای غایب بس حاضر بر حال همه ناظر

وی بحر پر از گوهر از مات سلام الله

ای شاهد بی‌نقصان وی روح ز تو رقصان

وی مستی تو در سر از مات سلام الله

ای جوشش می از تو وی شکر نی از تو

وز هر دو تویی خوشتر از مات سلام الله

http://mahdieh-sefidshahr.ir/gallery/poster/googlea4.com_imam_zaman_hazrate_mahdi%20(35).jpg

حیران

و انسان هرچه ایمان داشت، پای آب و نان گم شد
زمین با پنج نوبت سجده،در هفت آسمان گم شد
شب میلاد بود و، تا سحرگاه آسمان رقصید
به زیر دست و پای اختران، آن شب زمان گم شد
همان شب چنگ زد در چین زلفت، چین و غرناطه
میان مردم، چشم تو یک هندوستان گم شد
از آن روزی که جانت را اذان ِ جبرییل آکند
خروش صورِ اسرافیل، در گوش اذان گم شد
تو نوحِ نوحی، اما قصه ات شوری دگر دارد
که در طوفان ِ نامت کشتی پیغمبران، گم شد
شب میلاد در چشم تو، خورشیدی تبسم کرد
شب معراج زیر پای تو، صد کهکشان گم شد
ببخش ای محرمان در نقطه ی خال لبت حیران
خیالِ از تو گفتن داشتم، اما زبان گم شد
علیرضا قزوه

شعری از علامه طباطبایی

گفت آن شاه شهيدان که بلا شد سويم / با همين قافله ام راه فنا مي پويم

دست همت ز سراب دو جهان مي شويم /  شور يعقوب کنان يوسف خود مي جويم

که کمان شد ز غمش قامت چون شمشادم


گفت هر چند عطش کنده بن و بنيادم /  زير شمشيرم و در دام بلا افتادم
هدف تيرم و چون فاخته پر بگشادم  /  فاش مي گويم و از گفته ي خود دلشادم:
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

من به ميدان بلا روز ازل بودم طاق  / کشته يارم و با هستي او بسته وثاق
من دل رفته کجایم و کجا دشت عراق! / طاير گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق
که در اين دامگه حادثه چون افتادم

لوحه سينه من گر شکند سُم ستور  / ور سرم سير کند شهر به شهر از ره دور
باک نبود که مرا نيست به جز شوق حضور/  سايه طوبي و غلمان و قصور و قد حور
به هواي سر کوي تو برفت از يادم

تا در اين بزم بتابيد مه طلعت يار / من خورم خون دل و يار کند تير نثار
پرده بدريده و سرگرم به ديدار نگار / نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار
چه کنم؟ حرف دگر ياد نداد استادم

تشنه وصل وي ام آتش دل کارم ساخت / شربت مرگ همي خواهم و جانم بگداخت
از چه از کوي توام دست قضا دور انداخت / کوکب بخت مرا هيچ منجم نشناخت

يارب از مادر گيتي به چه طالع زادم؟


بذار دوستت داشته باشم ...

خدایا! انس با خودت و با دوستانت و اهل طاعتت را به ما ارزانی دار و آرامش دلم و راحت جانم را بر عهده ی لطف خودت و به نیکان از خلقت واگذار!

خدایا ! بر محمد و آل او درود فرست و مرا در جوار ایشان قرار ده و لیاقت نصرت و یاری آنان را نصیبم بفرما و بر من منت گذار که به تو مشتاق گردم  و هر چه را دوست میداری و می پسندی انجام دهم که تو بر هر چیز قدرت داری و این کار برای تو آسان است...

فرازی از دعای 21 صحیفه ی مبارکه ی سجادیه

پی نوشت :

آقا جان ! امام خوبم !چقدر حرف زدنتون با خدا قشنگه ...